به نام خدا یک خاطره از مسافرتم در آلمان: سوار هواپیما شده بودیم .یک خانمی از آلمان کنارم نشسته بود.چون دخترش در تهران شوهر داشت فارسی رو خوب صحبت میکرد یه جوون ایرانی که بیزینست بود در مجاورت ما نشسته بود.با خانم صحبت میکرد ومن شنونده بودم .خانمهادر آلمان با مردان حرف میزنند مشکلی در گفتگو با آنها نیست.خوب گوش میکنند خوب جواب میدن .اعتماد به نفس دارند.با چند کلام گفتگو جوون ایرانی زود باصطلاح ما پسرخاله شد.به خانم آلمانی میگه که هواپیمای ما از مرز ایران گذشت . شما میتونید روسری از سرتان بردارید.امر به نهی ونهی از معروف کرد. اما خانم آلمانی گوش کرد و خوب جواب داد. توهین نکرد .جوابی داد در نقل وقول خاطره ام عرق شرم بر صورتم در هر زمان ودرهرمکان میبارد گفت: تازمانیکه در درون هواپیمای جمهوری اسلامی ایران نشسته ام خود را موظف میدانم که از قانون جمهوری اسلامی ایران متابعت نمایم. همین خانم را دیدم در فرودگاه آلمان روسری از سرش برداشت ودر کیفش گذاشت. دیگران به قانون ما احترام میگذارند ما چه وظیفه ای داریم؟ دختران زنده به گور میشدند زنان در خانه حبس پیامبرنجاتشان داد تمام سرمایه حضرت خدیجه خرج هدایت ما شد. جواب چه خواهیم داد؟ کرمعلی شعبانپور @Jalasatmazhabimashhad