💠⚜️جامعـــــــــــــــه مهدوی⚜️💠
╭─🌸ঈ🌿ঊ🌴🌹🌴ঊ🌿ঈ🌸─╮
🌟🌟چگونگي ولادت🌟🌟
🌥سپيده به آسمان نگريستم.
پس فجر اوّل (1) را مشاهده کردم و نرجس همچنان در خواب بود.
پس به شک افتادم! ناگاه امام حسن عسکري عليه السلام از جايگاه خود ندا برآورد:
✨ اي عمّه شتاب مکن! امر [ولادت] نزديک است.
✳️ نشستم و به قرائت سوره هاي «سجده» و «يس» مشغول شدم که نرجس با اضطراب بيدار شد.🌼🌿
🔆 به سرعت نزد او رفتم و گفتم: «سلام الله عليک»(2) نام خدا بر تو باد آيا چيزي احساس ميکني؟
🌼🌿🌼🌿
🔆گفت: آري اي عمّه! گفتم: بر خود مسلّط باش و دلت را استوار دار که اين همان است که با تو گفتم.
🔆 در اين هنگام ضعفي من و نرجس را فرا گرفت.
✳️ پس به صدايِ سرورم [نوزاد تولّد يافته]⛅️
🌼🌿 به خود آمدم و جامه را از روي او برداشتم و او را در حال سجده ديدم! در آغوشش گرفتم و او را کاملا پاکيزه يافتم!🌼🌿
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
✳️در اين هنگام امام عسکري عليه السلام مرا ندا داد:
🔆 «اي عمّه! پسرم را نزد من بياور! او را نزد وي بردم... در آغوشش گرفت و فرمود:
🌟پسرم سخن بگو! پس لب به سخن گشود و فرمود:
🌟اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد انّ محمدا رسول الله». 🌟
سپس بر اميرالمؤمنين و امامان عليهم السلام درود فرستاد تا به نام پدرش رسيد و از سخن گفتن باز ايستاد. امام عسکري عليه السلام فرمود:
🌾 اي عمّه او را به نزد مادرش ببر تا بر او سلام کند....🌼🌿
✳️حکيمه گويد: فرداي آن روز به نزد امام يازدهم رفتم و بر حضرت سلام کردم و پرده را کنار زدم تا مولايم (امام مهدي) را ببينم ولي او را نديدم از اين رو از پدر بزرگوارش پرسيدم:
😱 فداي شما شوم! براي مولاي من چه اتّفاقي روي داده است؟
🔆 آن حضرت پاسخ دادند: اي عمّه! او را به آن کسي (خدايي) سپردم که مادر موسي، موسي عليه السلام را به او سپرد.
╰─🌸ঈ🌿ঊ🌴🌹🌴ঊ🌿ঈ🌸─╯
#مهدی_شناسی
#امام_زمان
#جامعه_مهدوی
#مهدویت
┄┄••❅🌈🇮🇷❅••┄┄
🆔
@Jameeh_Mahdavi
┄┄••❅🌈🇮🇷❅••┄┄