چرخ گردون روزگار، صفحات جدیدی را رقم زده است، صفحاتی که روایت آن‌ها وظیفه همه کسانی است که دل در گروی انسان و اسلام و قدس دارند. شکسته شدن هیمنه خیالی رژیم صهیونیستی در طوفان الاقصی نشان‌دهنده اراده جدیدی در جریان مقاومت است که نباید زیر غبار روایت نادرست فراموش شود. از سال ٢٠٠٧ و قدرت گرفتن حماس در غزه، شاهد دو جریان مبارزه از فلسطینیان هستیم، از یک سمت غزه (حماس و جهاد اسلامی) قرار دارند که وجود رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی‌شناسند و مبارزه مسلحانه را در دستور کار قرار دادند. در طرف مقابل جریان دولت خودگردان قرار دارد که کرانه باختری را در دست دارد، دولت خودگردان بعد از صلح! اسلو وجود اسرائیل را به رسمیت شناخت و دست از مبارزه کشید، تصویر پرتاب سنگ و نداشتن ادوات نظامی معمولا از کرانه باختری در اخبار و جراید نشان داده شده است. نتیجه مبارزه و تئوری محمود عباس (رئیس تشکیلات خودگردان) چه بوده است؟ عدم مبارزه باید نتیجه‌ای ملموس را به همراه داشته باشد، این نتیجه چه بوده؟ این تئوری نتیجه‌ای جز کوچک شدن کرانه باختری و ادامه یافتن شهرک سازی اسرائیلی را به همراه نداشته است، به نقشه‌های کرانه باختری در سال‌های اخیر نگاه کنید و حجم کوچک شدن آن را بیینید. پس در برابر همه کسانی که صلح را بر هر مدل جنگی ترجیح می‌دهند نتیجه اقدامات محمود عباس و تشکیلات خودگردان در کرانه باختری را نشان دهید. از سوی مقابل جریان حماس چه به دست آورده است؟ حماس با تمام سختی‌ها در حال مسلح شدن است و روزبه‌روز توان نظامی و روحیه جهادی خود را تقویت کرده است. این روحیه چنان ترسی به جان صهیونیست‌ها انداخته که در چند روز اخیر بزرگترین جنایت‌های ممکن را در طول تاریخ خود رقم زده‌اند. ترس صهیونیست‌ها نشان می‌دهد که موازنه قدرت در حال تغییر است و تا زمانی که این موازنه قدرت تکمیل نشود، هیچ راهی برای نجات قدس عزیز نیست. عزم صهیونیست‌ها برای تخلیه غزه جزم شده است، اما در مقابل روحیه جهادی فرزندان قدس در غزه آماده است تا نقشه‌های این رژیم پلیدتر از شیطان را در هم بشکند. صهیونیست‌ها می‌دانند که اگر از غزه چشم بردارند، بزودی باید خودشان را برای روزهای سخت آماده کنند. تحرکات کرانه باختری در روزهای اخیر نشان داده که تئوری امثال محمود عباس در برابر رشادت‌های مردم غزه رنگ باخته و سلام بر روزی که کرانه باختری هم‌چون غزه به سلاح گرم و روحیه مقاومت تجهیز شود. آن روز دیر نیست و قدس شریف روزی آغاز خواهد شد. وظیفه ما که در مهلکه نبرد گرم نیستیم چیست، وظیفه ما روایت صحیح است، روایت فعلی جریان رسانه‌ای بر این است که پلیدی‌ها و کشتار رژیم منحوس را نشان دهد و خبری از رشادت مردم غزه و جریان داشتن زندگی در غزه نیست، این نوع روایت بازی در زمین صهیونیست‌هاست، چرا که نتیجتا به صلحی همانند صلح‌های گذشته ختم می‌شود و چه بسا بخشی از مردم غزه را به کوچ اجباری بکشاند. نباید در دام «هر صلحی بهتر است هر جنگی است» بیفتیم، چرا که یک سمت این جریان، رژیمی است که حتی به قطعنامه‌های دروغین سازمان ملل نیز بی توجه است، باید بدانیم که جهاد در برابر این نامردان، از مقدس‌ترین امور است،مگر نه آنکه خون حسین بر زمین کربلا ریخت تا جامعه اسلامی آزادگی را بشناسد، امروزه جنگی از نوع کربلا در سرزمین مقدس قدس در جریان است، باید مراقب باشیم، چرا که نباید با روایت ناصحیح خون شهدا را پایمال کرد، چرا که قطار آزادی به راه افتاده است و موتور آن را خون شهدا و تلاش مجاهدان قدس شریف روشن کرده است. به راستی که خون شهدا آزادی قدس را ندا می‌دهد. به قلم: آقای مومنیان 🗓 آبان ماه @Jebhe_revayate_Quds🇵🇸