دعاکردنش بلکه خدا شر متوکل را از سرش کم کند. او از میان مردم می گذشت و نگاهش به یال اسبش بود و به جای دیگری نگاه نمیکرد. من مدام داشتم دعایش می‌کردم، تا اینکه به مقابل من رسید و به من رو کرد و فرمود خدا دعای تو را مستجاب کرد و عمرت را (به خاطر این دعا) طولانی کرد و اموال و فرزندان بسیار به تو عطا کرد. از هیبت او تمام تنم به لرزه افتاد و چند لحظه نشد که بین دوستانم بیهوش افتادم. به خودم آمدم که داشتند از من می‌پرسیدند چه به سرت آمد؟؟؟ تو را چه شد؟؟؟ حالت چطور است؟؟؟ به آن ها فقط گفتم چیزی نیست و هیچ چیز از آنچه بین ما گذشت به آنها نگفتم. بعد از آن به اصفهان برگشتیم و خدای متعال درهای خیر و رحمت را از دعای حضرت هادی به رویم باز کرد و به من ثروت فراوان داد تا همین امروز که هر بار درب خانه را می‌بندم پشت آن هزاران هزار درهم خوابیده است و این غیر از همه‌ی اموالی که در بیرون از خانه‌ام دارم می‌باشد؛ و خدا به من ده فرزند داد و تا امروز هم بیش از هفتاد سال عمر کرده‌ام. آری من به امامت این آقایی معتقدم که از اسرار دل من آگاه بود و خداوند دعای او را در حق من مستجاب کرد.»¹ این روایت را امروز گذاشتم به دو دلیل، یکی اینکه فضیلت امام هادی نقل شده باشد، دوم اینکه بدانیم برای امام زمان دعا کردن، قبل از هر چیزی روی زندگی خود ما اثرگذار است.(بحارالأنوار 50: 141 ح 26) •┈🍃💐🍃┈•✾••• 🔻 https://eitaa.com/Jihad_explanation