#داستانک
✅دوست_خلیفه
یکی از خاصان خلیفه از مسیری رد می شد.بهلول بی هوا تنه ای به او زد.آن فرد برآشفت و گفت:می دانی من کی هستم؟
بهلول گفت:بله خوب میدانم.چون قبلا هم تو را دیده ام!
پرسید:درکجا؟
بهلول گفت:در دارالمجانین
آن شخص فریاد زد که:دیوانه!من در بارگاه خلیفه هستم و از خاصان درگاه اویم.
بهلول گفت:من هم همین را گفتم!!
--------------------------
ڪشکول معرفت|مطالب ناب
🆔
@kashkoolmaarefat