◼️برای او شب باصفایی بود. خدا میداند او چه هیجانی دارد! البته خودش میگوید من خیلی کوشش کردم که راز مطلب را کشف کنم، ولی اجمالًا میداند که حوادث بزرگی در انتظار اوست.
خودش اذان صبح را میگفت. نزدیک طلوع صبح بود که بالای مأذن رفت و ندای الله اکبر را بلند کرد. اذان را که گفت، با سپیده دم خداحافظی کرد. گفت: ای صبح! ای سپیده دم! ای فجر! از روزی که علی چشم به این دنیا گشوده، آیا روزی بوده است که تو بدمی و چشم علی در خواب باشد؟ یعنی دیگر بعد از این، چشم علی برای همیشه خواب خواهد رفت. وقتی از مأذن پایین میآید، میگوید:
◽️خَلَّوْا سَبیلَ الْمُؤمِنِ الْمُجاهِدِ
فِی الله ذِی الْکتُبِ وَ ذِی الْمَشاهِدِ
فِی الله لایعْبُدُ غَیرَ الْواحِدِ
وَ یوقِظُ النّاسَ الَی الْمَساجِدِ...
راه این مؤمن مجاهد را باز کنید (خودش را به عنوان یک مؤمن مجاهد توصیف میکند).
اهل بیتش اجازه ندارند از جای خود حرکت کنند. علی گفته بود که پشت سر این صیحهها نوحههایی هست. علی القاعده زینب، ام کلثوم و بقیه اهل بیت، همه بیدار ولی نگران و ناراحت که امشب چه پیش خواهد آمد؟ یک وقت فریادی همه را متوجه خود کرد و صدایی در همه جا پیچید: تَهَدَّمَتْ وَ اللهِ ارْکانُ الْهُدی وَ انْطَمَسَتْ اعْلامُ التُّقی وَ انْفَصَمَتِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقی، قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفی، قُتِلَ الْوَصِی الْمُجْتَبی، قُتِلَ عَلِی الْمُرْتَضی، قَتَلَهُ اشْقَی الْاشْقِیاءِ.
📚استاد مطهری، انسان کامل، ص۵۶
🌐 کانال نشریه علمی_فرهنگی خط
@KHAT_NASHRIYE