تا حسین است ، چه حاجت به عطای دگران تا حسین است ، مگو مدح و ثنای دگران او که در هر دو سرا مظهر الطاف خداست می زنی از چه دگر ، باب سرای دگران آبروی تو رود از کف و ناکام شوی مگشا دست نیازت به عطای دگران سائل درگه او ، در دو جهان است عزیز من سرافکنده و مسکین ، چو گدای دگران یار اغیار مشو ، جز به ره راست مرو عمر بر باد مده مفت ، برای دگران تا فریبت ندهد وسوسه ی شیطان ها دل مده گوش مکن ، خود به ندای دگران نیست خیری به خدا ، جز به سرای ده و چار چون هم آغوش نیاز است ، غنای دگران جز خدای خود و مردان خدا مدح مکن پای گیر تو شود مدح خطای دگران تا چو فطرس ، پر و بالت بدهد عشق حسین مگشا بال محبت به فضای دگران ای مسلمان ، حسنی باش و حسینی همه عمر سنگ بر سینه مزن ، زیر لوای دگران تا حسین است ، به دل راه مده عشق کسی چون که دل ، جای حسین است نه جای دگران اشک و لبخندت اگر وقف حسین ابن علی ست یاد او باش به هر جشن و عزای دگران با وجود حرم او که بود رشگ بهشت نکند جلوه دگر ، صحن و سرای دگران راهیان حرمش ، خنده کنان گریانند کس ندیده است چنین ، حال و هوای دگران چهره گلگون تو ز خون کن ، که بود رنگ حسین پیش او رنگ ندارد چو حنای دگران نینوایی شد اگر شعر ” حسان ” جاوید است چون که نابود شود ، نای و نوای دگران ✍🏻استاد حبیب الله چایچیان 🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃