🍃 ▫️فرش کوچکی انداخت گوشه حیاط خانه پدری اش. ▪️توی آفتاب پیر مرد را از حمام در آورد، روی فرش نشاند ،و سرش را خشک کرد. ▫️دست و پیشانی اش را می بوسید ومی گفت: ▪️همه دلخوشی من توی این دنیا، . 🌷🕊 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄