💔 دلم از خرابه دیگه خون امشب مزاحم شدم من برا عمه زینب.... میسوزم تو این تب صورت من کبوده و زرده گلایه و درده یه دختر شامی رو دیدم که روسری منو سرش کرده.... یه دنیا درد دل دارم بابا از اون شب سرد توی صحرا موی سرم سپیده و قدم شده شبیه مادرت زهرا... 💔آه بابا.... 🍂😭 ... 🌸 @Karbala_13650