『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
چیکار‌کردی‌با‌دلم‌رفیق💔
همه هویزه رو با مزار و شهدای دانشجوش بخاطر میارن... اما من با قتلگاه ش! یادش بخیر نورهای قبل از کرونا..... کاروان رو پیچوندم و تنهایی بدوبدو پابرهنه جاده آسفالتی رو طی کردم تا رسیدم به ! تو راه رسیدن با خودم فک می کردم، کاش میشد ی کم از هوای رو تو یه شیشه می ریختم و با خودم میبردم تا سال بعد...! آخه هواش برای قلبم ی خاصی داره... نمیدونم تا حالا مکه رفتین یا نه؟ اما من رفتم همون لحظه‌ای که به نیت خونه خدا هفت مرتبه دور هویزه چرخیدم و گفتم: لبیک  ، لبیک  لا شریک لک لبیک .... شاید از نگاه بعضی ها من به شرک شدم اما نه! مگه نه اینکه قلب ، رفتار شهدا، حرکت شهدا، همه پر بود از خدا ؟! من به دور جایی چرخیدم که بوی خدا میداد من روی خاکی کردم که فرشته های خدا مامور به تکلیف شدن... تکلیف انتخاب... تکلیف بردن.... ✍ ☆---🍃🌼🍃--🍃🌼🍃---☆ 🇮🇷 『شُهَــدایِ‌کـ♡ــرْبَلایِ۴🕊