『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
•••♡🌴♡••• 🍁شهیدے که صورتش زیبا سیرتش زیباتر بود... به قمرفاطمیون شهرت داشت یکے از شروط عقدش این بو
|•°🌺🍃°• ✨ 🍃اسم حسین آقا را چه کسی انتخاب کرد؟ 🔹مادر شهید: پدر شهید انتخاب کرد؛ «حسین»، خیلی به اسمش افتخار می‌کرد و همیشه به خاطر اسمش از ما تشکر می‌کرد. 🍃حسین 27 سال داشت و جمعاً 25 بار✨ کربلا رفت. اولین سفرش را در 20 سالگی رفت. در مناسبت‌های مختلف به‌صورت مستقل [جدای از سازمان حج و زیارت] به کربلا می‌رفت. اغلب با ماشین دوست‌هایش می‌رفت. وقتی هم خانمش را  عقد کرد، او را به کربلا برد.😍 عاشق کربلا بود. حتی اگر چند روز مرخصی داشت، آن چند روز را به کربلا می‌رفت. یک بار، یک کربلای سه روزه رفت. می‌خواست شب جمعه را کربلا باشد. وقتی عراقی‌ها گذرنامه‌اش را دیده بودند، به او گفته بودند: «أنتَ مجنون»!❣️✨ 🍃دفعه دومی که می‌خواست کربلا برود، ما راهم برد اصلاً اهل بازار رفتن  و خرید کردن نبود. در نجف در راه که به زیارت می‌رفتیم به مغازه‌ها و مردمی که خرید می‌کردند نگاه می‌کردم. 🍃 گفت: «مامان! از این که مردم اینجا می‌آیند و کفن می‌خرند و تبرک می‌کنند یا آب فرات را به‌عنوان تبرک می‌برند، بدم می‌آید». گفتم: «مگر بد است»؟ گفت: «مگر امام حسین (ع) کفن داشت؟ 😔این آب را باید روی آب ریخت. آب زمزم را باید برای تبرک برد». 🍃 حالا فکر می‌کنم و می‌بینم چه می‌گفته و به چه چیزهایی فکر می‌کرده است. ✨ ........❤️🕊❤️........