•|🥀 غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا آه، لب واکن و انگور بخواه از بابا گوش کن خواهرم از سمت حرم می‌آید با فغان پسرم وا پسرم می‌آید باز هم عطر گل یاس به گیسو دارے ولی اینبار چرا دست به پهلو دارے؟ کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟ مثل آیینه‌ی در خاک مکدر شده‌اے چشم من تار شده یا تو مکرر شده‌اے؟ 🖋 سیدحمیدرضابرقعی 🔖 گروه رسانه‌ای فآطر @Karvane_asheghan