🌀پاهای عاریتی 💠وضعیت محمد حسین خیلی خراب بود وقتی گوشمان را به محل جراحتش نزدیک می‌کردیم، به راحتی صدای جریان خون را در رگ‌هایش می‌شنیدیم 💠شاید باور کردنش مشکل باشد ،اما درست مثل سماور در حال جوش قل قل می‌کرد و صدا می‌داد اما او و به راه خود ادامه می‌داد 💠گفتم: آخه بابا جان! یک مقدار به فکر خودت باش . می‌گفت نمی‌دانی بابا ،من تا همین اواخر سال بیشتر به این پاهای احتیاجی ندارم 📚حسین پسر غلامحسین( زندگینامه و خاطراتی از شهید محمد حسین یوسف الهی رفیق حاج قاسم ) ✍مهری پورمنعمی 📚@Ketab_Va_Ketabkhani