در سالهای سیاه دیکتاتوری در آلمان شرقی روزی"اریش هونکر" رهبر آلمان شرقی میبیند که مردم در صف ایستادهاند.
کنجکاو میشود و او هم در صف میایستد و از فرد جلویی میپرسد که این صف برای چیست؟
جلویی جواب میدهد که مردم میخواهند اجازه سفر بگیرند و دیگر از این کشور بروند.
هونکر ناگهان متوجه میشود که با ایستادن او در صف مردم پراکنده شدند .
از یک نفر میپرسد که حالا چرا یک دفعه صف به هم خورد .
او میگوید :
خب وقتی که تو بروی دیگر لازم نیست ما برویم .
به امید روزی که ظالمان نابود شن. به امید روزیکه مردم به خاطر بی کفایتی ها آواره ی این ور اونور نشن.
#یک_لحظه_تامل
💡مجله کتاب زندگی👇
http://eitaa.com/joinchat/3679191054C61d65e7383