نقدی بر فیلم سینمایی «شنگول و منگول»
شب گذشته به همراه پسر بزرگم و دوستم که دو کودک داشت به تماشای فیلم سینمایی «شنگول و منگول» نشستیم. اولین معضل، در خرید بلیط بود. تعداد سالنهای نمایش این فیلم کم بود. حداقل دو مرتبه دیگر هم برای خرید بلیط این فیلم و تماشای آن اقدام کرده بودم اما تعداد پایین سالن نمایش و ساعت نامناسب نمایش آن که غالباً عصر بود تلاشم را ناکام گذاشته بود. نهایتاً توانستم از یکی از سینماهای دسته دو یا سه تهران برای ساعت ۲۰ بلیط بگیرم.
در ابتدای فیلم دوست همراهم گفت این فیلم ساخت خارج است و صداسازی آن توسط ایرانیهاست. من هم به شک افتادم اما میدانستم چون ایران ذیل کنوانسیون ژنو در قانون بین المللی مالکیت خصوصی نیست لذا اساساً این فرضیه صحت ندارد. اما چه شد که دوستم به این فرضیه رسید؟ از بس فضاسازی فیلم، پوشش شخصیتها و اماکن از خارجیها الهام گرفته بود که این فرضیه برای بسیاری از آدمها پیش می آمد. چندین مرتبه از دیالوگهای بی ادبی استفاده میشد. دیالوگهایی شاید برای جذابتر شدن فیلم اما به معنی واقعی زشت و ضد فرهنگی بود. حجم ترس در برخی از سکانسها اینقدر زیاد بود که منِ پدر از وضعیت روحی فرزندم نگران میشدم. اینکه نکند او خیلی بترسد و درخواست کند از سالن خارج شویم. بنظرم حجم وحشت و هیجان فیلم برای کودکان بیش از حد نرمال بود.
نوع پوشش شخصیتها ربطی به فرهنگی ایرانی یا ایرانی اسلامی نداشت. زنها بیحجاب و با پوشش غربی به نمایش گذاشته شده بودند.
بنظرم یک داستان زیبا و نوستالوژیک ایرانی را سازندگان این فیلم به نابودی کشاندند.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@mohammadsh1370