[ 🥀] 🦋•|سال تحویل دور هم بودیم. علے به همه عیدی داد غیر از من.😐😢 گفت:بیا بالا توی اتاق خودمون🙈❤️ یه قابلمه دستش گرفت و گفت: من می‌زنم روے قابلمہ تو از روے صداش بگرد👀و هدیہ‌ات🛍 رو پیدا کن».😄💕 گذاشته بود توےِ جیبِ لباسِ فرمش😁💗 یه شیشہ عطر بود و یہ دستبند😍✨ این قدر بࢪام لذت بخش بود ڪہ تا حالا یادم موندھ.😅💖🥺🖇❤️🍃 ❤️🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi