به بهانه پنجمین سالگرد عروج ملکوتیاش
این متن را دقیقا وقتی از ایران دور بودم، در شرقی ترین نقطه کره زمین نوشتم.
وقتی استرالیا بودم و تشنهی بودن در این آب و خاک!
«امن ترین آغوش»
اسمش را گذاشته ام
#امنترین_آغوش! وقتی نشسته ای و دستت را دور جهان من گرفته ای که نیفتم. که حتی اگر پشت پا بزنم دستم را بگیری! لبخند بزنی و بگویی:«بلند شو!»
آری! این تویی در آسمان و از فراز ستاره های روشن و ماه نصفه نگاه میکنی این زمین برهوت را. برهوتی که آدم هایش اسم انسان را به یدک میکشند و بویی از انسانیت نبرده اند.
و من ایستاده ام در شرقی ترین و جنوبی ترین نقطه کره زمین! تنها!
دارم فکر میکنم اگر تو نبودی دنیای اندیشه ام چگونه بود؟ دنیای شناخت و فهم و عقل و احساس!
اصلا مگر خدا ستاره های بزرگ را برای همین نیافرید؟ برای چشمک زدن. برای نورافشانی. برای پخش کردن عقل و عشق!
حالا اگر من نبودم چه؟! اگر مُرده بودم و تو را ندیده بودم؟ یعنی میشد؟ میشد تمامیت عدالت و شجاعت را نبینم؟
چه دهشناک است ندیدن تو و چه خفقان اور است دنیای بدون شناخت و دیدن و شنیدنت!
کلمه کلمه حرف بزنی، پلک بزنی و صدای « والله والله» گفتنت در گوشم هی طنین بیفکند.
اینکه حرم کجاست. مثل همان شهیدی که در خوابم زمزمه کرده بود:«حرم همین جاست. در ایران!»
و تو بگویی:« جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند دیگر حرم ها میمانند.»
و این روزها حرف هایت را زمین ایران کم دارد. تشنگی دارد همه را هلاک میکند.
که بگویی و آب بر آتش تن و دل مردم ستمدیده بریزی. بر دل آن ها که تنشان زخم خورده شمشیر هموطن است.»
و حالا پنج سال گذشته. من در همین خاک و مرز و بوم هستم. حالا میگویم برخیز و برای بچه و زن و مرد سوری پدری کن!
آن ها هم تشنهی مرام و معرفت و شجاعت توئند! دخترک سوری منتظر است مثل اهالی آمرلی عراق که از هلی کوپتر پایین بپری و جوانان سوری را مجهز کنی و به یک باره شهر را پس بگیری!
حاج قاسم! بعد تو دنیا رنگ دیگری دارد
و اُف بر این دنیا!
خداوندا چگونه میتوانم تو را شکر بگویم که مرا در زمانه ای آفریدی که روح بزرگ و پرغرور و با شکوه و زیبا و شجاع و مهربان و قدرتمند و پر افتخار و متواضعی را ببینم که یادآور سلحشوری عزیزانت آن انوار مقدس باشد.
تو را دیده ایم و اینگونه شیدا شده ایم اگر عباس بن علی بود ...
حالا تو رفته ای! دقیقا پنج سال است. همین ساعت ها. شاید هم پنج قرن!
ای برنگشته از فرودگاه بغداد! برایمان روضه بخوان. برای این تن خسته ایران.
راستی بگذار آدم ها شماتتم کنند. قسم به روح بزرگت که بعد از تو شکافی در کشتی ما پدیدار شد که هیچ کس نتوانست آن را پر کند.
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد...
روحت شاد
#قهرمان
شادی روح حاج قاسم عزیز صلواتی ختم کنید.
#هیام
@khoodneviss