•| |• چشمم‌ به‌ پرچـم‌ خیره‌ مانده‌ بی‌قراری‌ می‌کنـم دارم‌ برای‌ نـوکری؛ لحظه‌شمـاری‌ می‌کنم یا سینه‌زن، یا گریه‌کن، یا چای‌ریز هیئتم -در روضه‌ات‌ هرسال؛ با اذن‌ تو کاری‌ می‌کنم یاسیـدالمظلوم؛ آقاجان! محـرم‌لازمم هرشـب‌ اگر از چشـم‌هایم‌ اشک‌ جاری‌ می‌کنم 💔 با معصیت‌های‌ جدیدم‌ آمدم! اما ببین با نیت‌ توبه‌ برایت‌ سوگواری‌ می‌کنم اربـاب‌ خوبم! بیشترازپیش‌‌ تحویلم‌ بگیـر چون‌ بیشترازپیش‌ احساس‌《نداری》می‌کنم شال‌ عزایت‌ را به‌ شعرم‌ می‌کشـم‌ با یک‌ سلـام جان‌ می‌دهـم‌ با بغض‌؛ مرثیه‌نگاری‌ می‌کنم پای‌ لهوف‌ت خسته و بی‌تاب میگویم‌ حسیـن.. گریه‌ برای‌ تکـه‌تکـه‌ زخم‌کاری‌ می‌کنـم..!💔 مقتل‌ ازآنجاکه‌ به‌ نصبِ‌ نعل‌ تازه‌ می‌رسد بر صورت‌ و سر می‌زنم! بد بیقراری‌ میکنم..! ✨خِیـٰـالِ وَصـْـلْ @KhyaleVasl