‌ صبح شد پنجره را وا بڪنید تا نسیم از تن این روزنه ها رد بشود خانه را ... گرم در آغوش بگیرد خورشید ... شاید از باغ دلم قد بڪشد شاخه ی نسترنی تا ڪه تقدیم‌ڪند با صد شوق به همانی ڪه مرا باور ڪرد روح بخشید به این جسم پر از تشویشم قلب بخشید به من تا میان همه ی آدم ها عاشقت باشم و تنها به تو معطوف شود چشمانم🍃 روزتون بخیر شانی_بختیاری @Loveyoub