نفس‌های تو را مانند قلبم دوست می‌دارم ببخش گاهی اگر از زندگی از عشق بیزارم نگاه سرد و مشکوک دلخوری ساده و راحت که می‌گوید تو سیری از تشنج‌های دیدارم هوای قلب من ابری و طوفان‌زا و گرد آلود تو از باران می‌خوانی و من بدجور می‌بارم چرا بی‌تو شدم تاوان عشق پاک من باشد به جرم سوءظن محکوم سزای چوبه دارم؟!! اگر می‌رنجی از صبر و سکوتم پس چرا هرگز نفهمیدی که از طرز نگاهت گله‌گی دارم وجودم پُر شده از تو و چشمانم که می‌بندم تو هستی در میان لحظه‌های خواب و بیدارم نه می‌دانی نه می‌خواهم بدانی تا چه اندازه نفس‌های تو را مانند قلبم دوست می‌دارم.   °•♥️•° ∩_∩ („• ֊ •„)♥️@Loveyoub♥ ━━∪∪━━ 🌹🌹🌹