جواناني كه در سنين كم به دنبال عشق هستند كساني هستند كه نيازشان به محبت در خانواده ارضا نشده است. اگر رابطه بين والدين و فرزندان خوب باشد نوجوان به سمت عشقهاي زودگذر نميرود. مشكل اين است كه نوجوانان عشق ورزيدن را ياد نگرفته اند. اگر نياز به محبت ارضا شود محبت كردن را هم ياد ميگيرند. كسي كه وجودش سراسر نياز است نميتواند ايثارگري و بخشندگي داشته باشد چون چيزي ندارد كه ببخشد. ✅آیا عشق اموختني است ؟ عشق اموختني است. به عقيده فرويد ما عشق را در اغوش مادر تجربه ميكنيم. وقتي كسي شما را دوست داشته باشد و به شما مهر بورزد، شما هم محبت كردن را ياد ميگيريد.زمينه عشق در انسان وجود دارد؛اما ممكن است ازبين برود و ساقط شود.قابليت عشق در انسان هست اما ممكن است بارور نشود.كساني كه والدين خود را دركودكي از دست ميدهند و عاشق و فداكار اوليه وجود ندارد،بي عاطفه بار مي ايند. ميتوان محبت را ياد داد به شرط انكه ان را چشيده باشد؛ همانطور كه كور مادرزاد نميتواند رنگها را از هم تشخيص دهد، چون انها را حس نكرده است. پس فرد بايد محبت را چشيده باشد بعد آن را پرورش داد. ✅عقيده شما درباره رابطه عشق و مسايل اقتصادي چيست ؟ هرچيزي زمينه اي ميخواهد. عشق هم به ابزار وفضايي نياز دارد. باز هم بايد يه نظريه مزلو اشاره كنم.كسي كه در مرحله پايين نيازهاست نميتواند نياز محبوب را براورده كند و در خدمت خانوده باشد. فرد بايد به بي نيازي مادي رسيده باشد تا بتواند به نيازهاي محبت و عشق بپردازد. ✅آيا عشق نميتواند محرك  اقتصادي باشد ؟ درست است. عشق ميتواند محرك باشد اما قبل از ان بايد زمينه اي باشد. در ازدواج  ميگوييم فرد بايد به اهليت رسيده باشد، يعني به خانواده برسد.كسي كه اهل رفيق بازي است هنوز به ان مرحله و مقام نرسيده كه بخواهد مسووليت خانواده بر عهده گيرد. بعضي از افراد به شور جنسي به عنوان عشق  نگاه ميكنند. سكس به معني عشق نيست.در جايي ميخواندم كه عشق با جنسيت رابطه ندارد. جنسيت بهانه عاشقي است و عاشقي برتر از آن است. عاشقي جنسيت را تلطيف ميكند. وقتي رابطه بين دو فرد برمبناي سكس باشد هوس نام ميگيرد نه عشق.