#هفت_شهر_عشق
#قسمت_بیست_و_شش
نگاه کن! کاروان حرکت می کند. یاران امام همه پا در رکاب آن حضرت هستند. این کاروان چقدر با عجله می رود.
خطر در کمین است. قبل از اینکه سربازان یزید بفهمند باید از این شهر دور شوند. اشک در چشمان امام حسین'علیه السلام' حلقه زده است. او هجرت پیامبر را به یاد آورده است.
پیامبر صلی الله علیه وآله نیز در دل شب از این شهر هجرت کرد. امام حسین'علیه السلام' هم در تاریکی شب به سوی کوفه پیش می رود.
هوا روشن می شود. صدای اسب هایی از دور، سکوت صبح دم را می شکند، چه خبر شده است؟ آیا سپاه یزید می آید؟
آری، امیر جدید مکّه فهمیده است که امام حسین'علیه السلام' از مکّه می رود. برای همین، گروهی را به سرپرستی برادرش به سوی امام می فرستد تا هر طور شده است مانع از رفتن حسین 'علیه السلام' بشوند.
آنها، راه را بر کاروان امام می بندند. یکی فریاد می زند:《ای حسین! کجا می روی؟ هرچه زودتر باید به مکّه برگردی》.
آنها آمده اند تا راه را بر حرم واقعی ببندند. به دست های آنها نگاه کن! کسی که لباس احرام بر تن دارد نباید وسیله نبرد در دست بگیرد، امّا اینان تازیانه در دست دارند.
وقتی که آنها تازیانه ها را بالا می برند، جوانان بنی هاشم می گویند:《خیال می کنید ما از تازیانه های شما می ترسیم.》
عبّاس، علی اکبر و بقیّه جوانان پیش می آیند.
غوغایی می شود. نگاه کن! همه آنها وقتی برق غضب عبّاس را می بینند، فرار می کنند.
کاروان به حرکت خود ادامه می دهد...
مردم، گروه گروه به سوی مکّه می آیند. فردا روز عرفه است. اینان آخرین گروه هایی هستند که برای اعمال حج می آیند. هر طرف را نگاه کنی مردمی را می بینی که لباس احرام بر تن کرده اند و ذکر "لبیّک" بر لب دارند، امّا آنها با دیدن این کاروان که از مکّه بیرون آمده تعجّب می کنند و به هم می گویند که مگر آنها مشتاق انجام مناسک حج نیستند. چرا حج خانه خدا را رها کرده اند؟
خوب است جلو برویم و علّت را جویا شویم، امّا چون نزدیک می آیند امام حسین'علیه السلام' را می بینند و راهی جز سکوت نمی گزینند.
همه گیج می شوند. ما شنیده بودیم که او عاشق صحرای عرفات است و اوّلین حجّ گزار خانه خداست. پس چرا حج را رها کرده است؟
آنها نمی دانند که او می رود تا حج راستین خود را انجام دهد.
نگاه کن! آنجا حاجیان همراه خود قربانی می برند تا منی قربانی کنند و اینجا امام حسین'علیه السلام' برای منایِ کربلا، قربانی شش ماهه می برد.
او می خواهد درخت اسلام را با خون خود آبیاری کند.
#ادامه_دارد
#شبتون_شهدایی
💞
@MF_khanevadeh