تو بازار طهرون بهش میگفتن "مرشدچلویی"
هم چلوکبابی داشت هم شاعر بود.
شاگرد حجره وقتی سینی غذا میرفت رو سرش تا ببره مرشد یه لقمه کباب مهمونش میکرد...
میگفت شاید صاحبکار بهش از این غذا نده، بچه دلش آب میشه.
هنوزم رو دیوار مغازش نوشته:
"نسیه و وجه دستی داده میشود حتی بجنابعالی"
╭┈┈┈─────❥➺𓆩᳦᳣ ᳝🌺᳤᳥ ᳝
💞
╰┈➤
@MF_khanevadeh