ادامه بخش چهارم از فصل پنجم: ابوالمؤید موفق به احمد اخطب الخطبای خوارزمی در «مناقب»به سند خود نقل می نماید از ابوسلیمان، راعی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم که می فرمود: در شب معراج خدای تعالی به من وحی فرمود که یامحمّد!نظر کردم به سوی اهل زمین و تو را از میان ایشان برگزیدم و نامی از نامهای خود را برای تو جدا کردم، یاد نشوم در جایی مگر آن که تو با من یاد شوی، من محمودم و تو محمّد؛ بعد از تو علی را از میان اهل زمین برگزیدم و نامی از نامهای خود را برای او جدا کردم، منم اعلی و اوست علی؛ یامحمّد! تو و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان از اولاد حسین را آفریدم از نور خود، ولایت شما را بر آسمان ها و زمین ها، عرض کردم: پس هرکس قبول کرد، از مؤمنان است و هرکس انکار کرد، از کافران است؛ فرمود: یامحمّد! می خواهی ایشان را ببینی؟عرض کردم: بلی. خطاب فرمود: « أَنظر إلی یمین العرش، فنظرت فإذا علیّ والحسن والحسین و علیّ بن الحسین و محمّدبن علیّ و جعفربن محمّد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسی و محمّدبن علیّ و علیّ بن محمّد والحسن بن علیّ و محمّدالمهدی ابن الحسن، کأنّه کوکب درّی بینهم». یعنی:«نظر کن به طرف راست عرش؛ چون نظر کردم، دیدم (دوازده اوصیای خود را) و اسمهای آنها را یک یک بیان نمود تا آنکه فرمود: محمّد فرزندحسن در میان آنها مانند کوکب درّی و ستاره درخشان بود؛ آنگاه خطاب الهی رسید: « یامحمّد! هؤلاء حجتی علی عبادی و هم أوصیائک » یعنی: اینها حجتهای منند بر بندگان من و أوصیاء تو هستند.