@MONTAZERANARBAEEN98
کودک معلول روز اربعین در حرم امام حسین (ع) شفا یافت + تصاویر
پدر کودک شفا یافته میگوید: در اوج زیارت اربعین و شلوغیهای اطراف حرم مطهر متوجه شدم احمد با صدای بلند و همراه با گریه فریاد میزند "لبیک یا حسین" به او گفتم احمد چه شده؟
به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، روز اربعین شهادت امام حسین (ع) در کنار یکی از هیئتهای عزاداری در چند متری حرم امام حسین علیه السلام کودکی معلول عراقی به نام احمد که توان راه رفتن نداشت نشسته بود که ناگهان لب به سخن گشود و مولای خود سیدالشهدا (ع) را همراه با قطرات اشک و قلب کوچک خود این گونه مخاطب قرار داد:
لبیک یا حسین، ای مولا و جد من، یکی از خادمان تو هستم، تو را قسم میدهم به حق مادرت زهرا، به حق کسی که دو دستش را در کربلا بریدند، اکنون کسی جز تو ندارم و از تو میخواهم مرا از این بیماری و رنج نجات دهی که اکنون به زیارت شما آمدهام، پس مرا به حق بیمار کربلا شفاعت کن.
هنوز لحظاتی نگذشته بود که احمد در حالی که ستون کنار خود را گرفته بود به روی پاهای خود ایستاد و این جمله را تکرار میکرد که اللهم صل علی محمد و آل محمد.
احمد فلاح کاظم الموسوی اهل بغداد و سیزده ساله است که طبق گفته خودش معلولیت جسمی او این روزها بدتر شده بود.
وی می گوید امسال نیز همچون سالهای گذشته تصمیم گرفتم با زائران پیادهروی اربعین زیارت جدم امام حسین (ع) همراه شوم و به همراه خانواده و عموها و دوستان راهی کربلا شدیم و بیش از هزار متر نرفته بودیم که به خاطر شدت بیماری و سختی راه، خانواده تصمیم گرفتند مرا به خانه بازگردانند، اما روز دوم باز تصمیم گرفتم به زیارت بروم و زبان حال من این بود که ای جدم ای حسین عادت کردهام هر سال به زیارت تو بیایم و به زائرانت خدمت کنم اما حال من بدتر شده، تو را به حق طفل شیرخوار شهیدت قسم میدهم که توفیق زیارت و خدمت به زائران را به من عنایت کنی و بار دیگر از پدرم اجازه گرفتم و راهی کربلا شدم تا به هیئت عزاداری خودمان در خیابان السدره رسیدم.
احمد که اکنون اشک میریزد ادامه میدهد: به کربلا که رسیدم بسیار خسته بودم و عصر روز اربعین در موکب نشسته بودم و به حرم مطهر چشم دوختم و دیدم درهای ضریح مطهر به طرف من گشوده است و گویی ضریح مطهر به من نزدیک شده و جمعیت میلیونی زائران را نمیدیدم و در این حال بود که با جدم حسین سخن گفتم و با گریه از خدا خواستم مرا به حق حسین شهید مظلوم شفا عنایت کند که دیگر از درمان و مداوا خسته شدهام.
پدر احمد هم که همسر خود را از دست داده و از بیماری فرزند خود بسیار رنج دیده میگوید پزشکان از درمان فرزندم ناتوان بودند و حتی نام بیماری او را هم نمیدانستند و احمد در نهایت همراه زائران و خادمان کربلا شد و از من خواست دیگر او را به دکتر نبرم تا به طبیب خود حسین اکتفا کند و در اوج زیارت اربعین و شلوغیهای اطراف حرم مطهر متوجه شدم احمد با صدای بلند و همراه با گریه فریاد میزند "لبیک یا حسین" به او گفتم احمد چه شده؟ و متوجه شدم روی دو پای خود ایستاده و اشک تمام چشمان او را فراگرفته و مردم اطراف او صلوات میفرستند و اشک میریزند و به او تبرک میجویند.
👇 👇 👇 👇 👇 👇