10.09M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم فیضش به گوشه گوشه ی ایران رسیده است یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم هستی ماست نوکری اهل بیت او ما خانه زاد زینب موسی بن جعفریم قم آستان رحمت آل پیمبر است در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم با مهر و رأفتش دل ما را خریده است ما بنده ی مُکاتَب موسی بن جعفریم چشم امید اهل دو عالم به دست اوست مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم حتی قفس براش مجال پرندگی ست مدیون ذکر و یا رب موسی بن جعفریم دلسوخته ز ندبه ی چشمان خسته اش دلخون ز ناله و تبِ موسی بن جعفریم آتش زده به قلب پریشان، مصیبتش با دست بسته غرق سجود است حضرتش از طعنه های دشمن نادان چه می کشید بین کویر، حضرت باران چه می کشید در بند ظلم و کینه ی قوم ستمگری تنها پناه عالم امکان چه می کشید خورشید عشق و رحمت و نور و سخا و جود در بین این قبیله ی عصیان چه می کشید با پیکرش چه کرده تب تازیانه ها با حال خسته گوشه ی زندان چه می کشید شکر خدا که دختر مظلومه اش ندید بابای بی شکیب و پریشان چه می کشید شاعر: یوسف رحیمی