به مناسبت هفتمین روز درگذشت اسلام شناس عدالتخواه مرحوم حکیمی
✍ محمد مهدی احسانی فر
مرحوم محمد رضا حکیمی را از کتابهایش می شناختم. همه کتابهای او در کتابخانه پدرم بود و همه آنها را در سنین ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان خوانده بودم. برخی را بیش از یک بار خوانده بودم. پس از آمدن به حوزه، کتابهای جدیدش را نیز می خریدم و می خواندم. شخصیت این شخص را می شد از کتابهایش شناخت؛ آرمان خواهی علوی، شجاعت در تعبیر، صبر و حوصله، احترام به دیدگاه مخالف، تلاش برای اصلاح جامعه، قدرت تحلیل اجتماعی، اعتقاد راسخ به توانایی دین در ساختن دنیا و آخرت انسان، اعتقاد به اختیار و جایگاه انسان به همراه مسوولیت او، اعتقاد به نقصان انسان غیر معصوم و لزوم اعتراف به این حقیقت، بخشی از ویژگی های آن مرحوم بود که در کتابهایش نمود داشت. با کتابهای او روح انقلاب و اصلاح در انسان زنده می شد.
به این شخصیت علاقه پیدا کرده بودم؛ تا اینکه شبی در مدرسه شهیدین ایشان را دیدم. تواضع، سادگی و آرامش او بیش از گذشته جذبم کرد و این اولین دیدار بود و الحمدلله آخرین دیدار نبود.
از پدرم شنیدم که مرحوم حکیمی از سخنرانان پیش از انقلاب بود و سخنان جذاب وی علیه رژیم شاه، نوجوانان و جوانان بسیاری را جذب انقلاب اسلامی کرد.
او پس از انقلاب نیز سخنرانی های سیاسی در دفاع از حکومت اسلامی می کرد؛ ولی هنگامی که عملکردها و به ویژه برخی از انتصابات مانند صدا و سیما و نیز بعضی از مقررات همچون مقررات بانکی را دید، آنها را غیر اسلامی دانست و پس از آن همانند بسیاری دیگر از صاحب نظران متعهد و متقی همانند مرحوم آیت الله انصاری شیرازی، سکوت سیاسی را بر حمله به حکومت ترجیح داد و از فرصت ایجادشده در جمهوری اسلامی برای تحقیق و تبلیغ دین بهره برد.
وی که با سران نهضت رابطه داشت، بزرگ منشانه، انتقادهای خود را به آنها منتقل می کرد ولی قدمی برای تضعیف نظام بر نمی داشت.
او که همواره مورد بی مهری رسانه های رسمی کشور بود، بدون خروج از مسیر انصاف، همواره حرفهایش را در جلسات با شاگردان و ... به صورت محترمانه بیان می کرد.
اندیشه های عدالت خواهانه وی در پیروی از نهج البلاغه بود. او با قرآن و حدیث آشنایی خوبی داشت و می توان وی را در عداد مفسران و محدثان برشمرد.
آن مرحوم با اینکه اهل تفکیک بود ولی در منش علمی از مسیر بزرگان شیعه خارج نشد و هیچگاه علم مخالفت با کلیت برهان و عرفان را بلند نکرد؛ بلکه خود عارفی دلسوخته بود و اهل دلیل.
وی وصی اصلی مرحوم شریعتی بود و حتی اجازه اصلاح همه کتابهای او را به نام خود وی داشت؛ ولی وقتی از ایشان علت انجام نشدن این کار را پرسیدم، گفت: این کار خلاف امانت است و نیز در بین علمای شیعه مرسوم نبوده. همچنین اصلاح کتابهای ایشان موجب تغییر ماهوی آن خواهد شد.
خدا رحمتش کند که عمرش را در راه قرآن و سنت خرج کرد و در بین زمینیان شناخته شده نبود.
به روح آن خادم شریعت، صلوات و فاتحه ای نثار کنیم.
والحمد لله رب العالمین
#کانال_علوم_ومعارف_حدیث
@MaarefHadith