#ترجمه فراز دوم ؛
اين وضع همچنان ادامه داشت تا نفر اوّل به راه خود رفت (و سر به تيره تراب نهاد) و خلافت را بعد از خودش به آن شخص (يعنى عمر) پاداش داد سپس به گفته (شاعر معروف) «اعشى» تمثّل جست:
شَتّانَ ما يَوْمى عَلى کُورِها
وَ يَوْمَ حَيّانَ اَخى جابِرِ
«بسى فرق است تا ديروزم امروز
کنون مغموم و دى شادان و پيروز»
(در عصر رسول خدا چنان محترم بودم که از همه به آن حضرت نزديکتر بودم ولى امروز چنان مرا منزوى ساختند که خلافت را يکى به ديگرى تحويل مى دهد و کارى به من ندارند)!
راستى عجيب است او که در حيات خود از مردم درخواست مى کرد عذرش را بپذيرند و از خلافت معذورش دارند خود به هنگام مرگ، عروس خلافت را براى ديگرى کابين بست چه قاطعانه پستانهاى اين ناقه را هر يک به سهم خود دوشيدند.
سرانجام آن را در اختيار کسى قرار داد که جوّى از خشونت و سختگيرى بود با اشتباه فراوان و پوزش طلبى. کسى که با اين حوزه خلافت سر و کار داشت به کسى مى ماند که بر شتر سرکشى سوار گردد، اگر مهار آن را محکم بکشد پرده هاى بينى شتر پاره مى شود و اگر آن را آزاد بگذارد در پرتگاه سقوط مى کند.
به خدا سوگند به خاطر اين شرايط، مردم گرفتار عدم تعادل و سرکشى و عدم ثبات و حرکات نامنظم شدند.
من که اوضاع را چنين ديدم صبر و شکيبايى پيشه کردم، با اين که دورانش طولانى و رنج و محنتش شديد بود.
┅───────────
مطالعه شرح این فراز ؛
https://eitaa.com/ghararemotalee/12005
—— ⃟ ————————
🤲
#اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳
@Mabaheeth
│📚
@ghararemotalee
╰๛- - - - -