📖 اين كلام حكمتآميز را امام عليه السلام زمانى فرموده كه گروهى او را در مقابلش ستودند، فرمود: «خداوندا! تو به من از خودم آگاهترى و من آگاهتر به خودم از آنها هستم»؛ (وَ مَدَحَهُ قَوْمٌ فِي وَجْهِهِ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي، وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ) سپس افزود: «خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مىكنند قرار ده و آنچه را نمىدانند بر ما ببخش»؛ (اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ، وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لَا يَعْلَمُونَ)
از جمله امورى كه در روايات اسلامى از آن به شدت نهى شده، مدح و ستايش افراد در برابر خود آنهاست، از اين رو در روايات ديگرى مدح و ستايش نوعى ذبح شمرده شده است.
در روايتى از پيغمبر صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «إذٰا مَدَحْتَ أخٰاكَ فىٖ وَجْهِهِ فَكَأنَّمٰا أمْرَرْتَ عَلىٰ حِلْقِهِ الْمُوسىٰ؛ هنگامى كه برادرت را در برابرش مدح و ستايش كنى مانند اين است كه كارد بر گلويش مىكشى».
در حديثى از امام على بن ابىطالب عليه السلام مىخوانيم كه فرمود: «أجْهَلُ النّٰاسِ الْمُغْتَرُّ بِقَوْلِ مٰادِحٍ مُتَمَلَّقٍ يُحْسِنُ لَهُ الْقَبيٖحُ وَ يُبَغِّضُ إلَيْهِ النَّصيٖحُ؛ نادانترين مردم كسى است كه به گفتۀ ستايشكنندهاى كه از راه تملق زشتىها را در نظرش زيبا و زيبايىها را مبغوض مىدارد، مغرور شود».
اگر در آثار زيانبار مدح و ستايشهاى افراطى و تملقآميز خوب بينديشيم خواهيم ديد كه اثرات آن فوق العاده مُخرّب است؛ از يك سو انسان را مغرور مىكند و همين
#غرور مانع راه تكامل او مىشود و از سوى ديگر عيوب و نقايص خود را نمىبيند؛ بلكه گاه آنها را حُسن مىشمرد و در مقام اصلاح خويشتن بر نمىآيد و از سوى سوم، غالباً به مداحان علاقه پيدا مىكند در حالى كه آنان خواستههاى نامشروعى دارند و او به انجام خواستههاى نامشروعشان كشيده مىشود و عمل خود را به نوعى توجيه مىكند.
در اينجا سؤال معروفى است كه چگونه امام عليه السلام با آن مقام عصمت اعتراف به نقص يا
#گناه در خويشتن مىكند و از خدا آمرزش مىطلبد؟ بعضى در جواب اينگونه تعبيرات و تعابير ديگرى كه در دعاها آمده و امامان معصوم عليهم السلام با تمام وجودشان از خداوند طلب آمرزش مىكنند مىگويند، اينگونه سخنان همه به عنوان سرمشق براى مردم است و خودشان به آن نيازى نداشتند...