📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود به دو خصلت بد و آثار منفى آنها اشاره كرده مىفرمايد: «آن كس كه از سستى اطاعت كند حقوق افراد را ضايع مىسازد و كسى كه از سخنچين پيروى كند دوستان خود را از دست خواهد داد»؛ (مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ، وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِيَ ضَيَّعَ الصَّدِيقَ) . توانى از مادۀ «ونى» (بر وزن رمى) به معناى سستى كردن است. منظور امام عليه السلام از اطاعت «توانى» آن است كه انسان در كارهاى خود تنبلى كند و امورى را كه لازم است به موقع انجام گيرد انجام ندهد و تدبير و مديريت صحيح در كارهاى خود نداشته باشد. روشن است كه سستى در انجام كارها در موقع مناسب سبب تراكم آنها مىگردد و تراكم آنها سبب ضايع شدن بخشى از آن مىشود. به يقين چنين كسى هم حق خالق را ضايع مىكند و هم حق مخلوق را كه سادهترين نمونۀ آن كاهل بودن در نماز است؛ كسى كه نماز را به تأخير مىاندازد بسيار مىشود كه آن را ضايع مىكند. در مورد حقوق مخلوق نيز همينگونه است؛ مثلاً شخصى كارمند يا اجير كسى شده كه امورى را براى او انجام دهد. اگر تنبلى بر وجود او مستولى شود، به وقت سر كار نيايد، تا آخر وقت كار نكند و در اثناى وقت سستى به خرج دهد، حق كسانى را كه او را استخدام كردهاند ضايع خواهد كرد. حتى افراد سست و تنبل، حق حيواناتى را كه در اختيار او هستند و از آنها بهرهبردارى مىكند ضايع مىسازد؛ به موقع به آنها استراحت نمىدهد، غذا و آب نمىرساند، مراقبتهاى لازم را انجام نمىدهد و در نتيجه حق آنها ضايع مىشود. منظور از «واشى» افراد سخنچين است كه براى بر هم زدن رابطۀ دوستان، خواه به منظور حسادت باشد يا به دليل ديگر، نقطهضعفهايى را از اين دوست به آن دوست منتقل مىكنند و بالعكس و در نتيجه آن دو را به يكدگر بدبين و از هم جدا مىسازند.