بسم الله الرحمن الرحیم " خون سلسله " بپرس از خون روی سلسله حدّ غم او را زده در محضرش صبر از حیا وقتی دوزانو را الهی لاتودبنی که می‌خواند به گوش باد شمیمش می‌نوازد گونه‌های خیس شب‌بو را اگرچه نیست چاه غربت، اما بین نخلستان به گوش ماه می‌خواند مناجات دوپهلو را شبیه پلک‌هایش خون دل خوردند هرخط از دعاهایی که جا ماندند بعد از جنگ عاشورا پیمبر زاده بود و خارجی خواندند آن شاهی که دارد در اصالت مادری چون شهربانو را لهوف از ناله‌ی «الشّام» او هم ناله سر می‌داد روایت کرد وقتی هتک‌حرمت‌ها به بانو را کجای گریه‌های گاه و بی‌گاهش بگنجاند؟ غم گهواره را، خلخال را بغض النگو را چگونه تاب آورده است «شمرُ جالسٌ» را یا چگونه «ارباً اربا» یا شکاف بین ابرو را چهل‌سال است بزم روضه‌اش گرم است با این خط که حتما تیز کن قصاب وقت ذبح چاقو را https://eitaa.com/Maddahankhomein