┄┅✵﷽✵┅┄ ماه محـرم، مـاه غــم را دوست دارم من هیئت و مشک و علم را دوست دارم بر روی پرچـم های مشــکی دورِ خیـــمه اشـــعار نــاب محتـــشـم را دوست دارم در زیر خیـمه ، همنوا با روضــه و اشک زنجیروطبل و سنچ ودم را دوست دارم راهـــی شده تا کربلا دل از هــــم اکنون چون اربعین ، حال حرم را دوست دارم از عـــرش مـی آیــد صـــدای "یا بُنَـیَّ" مـن مادری با قدّ ِخَـم را دوست دارم پای پیـاده، اربعیــن، موکب به موکب چـــایــیِ تلــخ تازه دم را دوست دارم یک چلّـــه می ســوزم میان واژه هایم در هــر غزل، سـوز قلم را دوست دارم اول قدم در عاشقـی ایثـار جان است عشقم حسین است این عدم را دوست دارم تا کربلا عشــق است در هر پیـچِ جاده این جادهٔ پر پیچ و خم را دوست دارم وقتی که مقصد کربلا باشد مهم نیست سختی،خوشی،هر بیش وکم را دوست دارم تاول زده پاهـــا ولــی با عشــق مهـدی نذر ظهــورش هـر قدم را دوست دارم من هرچه دارم ازحسین واهل بیت است این خــاندان با کـــرم را دوســت دارم یارب نگیر از من حسـین و سایه اش را این ســـایهٔ روی ســـرم را دوست دارم ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein