زبانحال حضرت سکینه با عمه خود در اربعین
آنان که بهر دنیا دل از خدا بریدند
گلهای باغ ما را در خاک و خون کشیدند
بر روی آل احمد از کینه آب بستند
فریاد العطش را از کودکان شنیدند
مانند ابن ملجم فرق علی اکبر
از ضرب تیغ کینه از راه کین دریدند
بر روی دست بابا شش ماهه کودکی را
مانند غنچه ی گل با تیر کینه چیدند
اینجا مکن اقامت ای عمه جان که دیدم
خون عزیز زهرا زالو صفت مکیدند
اینجا مکن اقامت ترسم دوباره آیند
آنان که ناز ما را با کعب نی خریدند
ما را ببر از اینجا بالین قبر زهرا
تا گویمش چه کردند آنانکه با یزیدند
ما وارثان اوییم در تازیانه خوردن
از روی ما به سیلی یک باغ لاله چیدند
ژولیده نیشابوری
https://eitaa.com/Maddahankhomein