#حضرت_امیرالمومنین_علی_ع
دین احمد داشت قوت می گرفت
دین حق در یثرب عزت می گرفت
هر چه کوشیدند کفار قریش
دین حق را هی فزون می گشت جیش
مسلمی دلسرد از دینش نگشت
زندگی هر چند سختش می گذشت
جمع گردیدند آن ها دور هم
تا که جمع مسلمین ریزد به هم
یک نفر از هر قبیله منتخب
شد برای کشتن محبوب رب
تا بنی هاشم نسازد قصد جنگ
خون بهایش را فقط آرد به چنگ
جبرئیل آمد که ای احمد خبر
آمده خصم تو با مکری دگر
غافلان آرند اگر مکری به کار
برترین مکار باشد کردگار
در نخستین شب ز شب های ربیع
گفت احمد بود حیدر هم سمیع
مشرکان دارند من را قصد شوم
آورندم تا که در بستر هجوم
گر بیاسایی شبی را جای من
می رهانم سوی غار ثور تن
گفت آیا جان شما در می بری
جانت از آسیب می گردد بری
چون که آمد در جواب او بلی
خنده کرد و سجده ی شکری علی
چون که سر برداشت از روی زمین
گفت من آماده ام ای شاه دین
آن چه را مامور گردیدی بران
ای فدایت قلب و گوش و دیدگان
آن چه می خواهی بگو تا آن کنم
کار را تا بر شما آسان کنم
تا همان طوری که مقصود شما است
کار را عامل شوم بی کم و کاست
بی گمان هر امر در عالم به پاست
حاصلش تنها به دستان خداست
گریه ها کردند در آغوش هم
از جداییشان جهان شد پر ز غم
خواند احمد و جعلنا را و بست
خالق او چشم دشمن های پست
برکشید آن سوی، حیدر پرده ها
بست آنگه جمله ی ابواب را
بامدادان خصم چون یورش نمود
دید حیدر، مصطفی اما نبود
تیغ عریان عدو شد در نیام
ریخت بر هم سخت آن سودای خام
جای احمد را از او پرسان شدند
از علی در خشم بی پایان شدند
گفت دست من سپردیدش مگر
از چه می گیرید از اویم خبر
پس به نزد خویش جویید این جواب
از شما چون شد گریزان با شتاب
جای پیغمبر به حیدر تاختند
حبس در بیت الحرامش ساختند
چون علی خوابید بر جای رسول
کرد کامل او شجاعت را فصول
وحی شد جبریل و میکائیل را
ای که می باشید بر هم چون اَخا
حال از بین شما عمر یکی
زان یکی سر باشد اما اندکی
با فداکاری کدامین از شما
می گزیند از برای خود فنا
هیچ یک حاضر نشد از آن دو تن
بر برادر ماندن و بر خود شدن
وحی شد خوابید در بستر علی
تا فدای اخ شود شادان ولی
بر زمین اکنون فرود آیید پس
حافظش باشید تا از پیش و پس
بود جبرائیل بالای سرش
سمت پا میکال پیش آمد برش
گفت جبرائیل خوش بر حال تو
آفرین بر جمله ی اعمال تو
می نماید فخر بر کروبیان
با وجودت ای علی رب جهان
چون به خشنودی من، گوید خدا
می شوندم مردمانی، جان فدا
پس ز من یشری فقط کن اقتدا
خویش را از غیر حیدر کن جدا
بر کلام عسکری تدبیر کن
با دعا از شعر او تقدیر کن
#سید_عسکر_رئیس_السادات
https://eitaa.com/Maddahankhomein