تقدیم به امام حسن عسگری علیه السلام سامرا یک حقیقت محض است سامرا ریشه در عزا دارد هیچ جای جهان نمی بینی غربتی را که سامرا دارد تو در این شهر بی وفا یک عمر بغض کردی و خون دل خوردی در بهار جوانی‌ات آقا داغ‌ها را به خانه‌ات بردی آسمان رنگ ارغوانی داشت پشت دیوارهای لشگرگاه سایه‌ی غربتت چه طولانی ست در همین زندگانی کوتاه از نگاه پر از صلابت تو لشگر کفر بی امان لرزید لرزه بر کاخ کافران افتاد معتمد بارها به خود پیچید معتمد دید در حضور خودش از بلندای راز می‌خواند در قفس بین شیرها دارد عاشقانه نماز می‌خواند پسرش یادگار غربت اوست پسرش سال‌هاست در سفر است از غم و غربت شهادت او چشم‌هایش همیشه شعله‌ور است خسته و دل شکسته و تنها سال‌ها میهمان زندان بود وارث غربت امام حسن اشک‌هایش همیشه جوشان بود پدرش در کمال بی همتا مادرش عطر و بوی سوسن داشت دوستانش همیشه کم بودند خانه‌ای در میان دشمن داشت قسمت این است تا که فرزندش در تمام هزاره‌ها باشد مثل خورشید پرتو افشاند تا امام ستاره‌ها باشد https://eitaa.com/Maddahankhomein