مدح امام حسن مجتبی ع با قدومش راه هر گمگشته پیدا میشود جلوه ای از حی سرمد باز افشا میشود ما ز بالای عیارش اینچنین دانسته ایم ، واژه های شعر با نامش مُطَلّا میشود ارث دارد از پدر رفتار را،ابن الکریم، در دل این خانه یک دنیا گدا جا میشود با حلول جوشش این چشمه ی ماه شِگَرف سرزمین آسمانها بکر و زیبا میشود نور اسماعیلی اش خورشید وار آمد ز ره، پیش پایش هر سرابی موج دریا میشود گاهِ قحطی دید چشم کوفه ی آن روزها با دعایش دست ابر آسمان وا میشود صبحدم یعنی شب میلاد آقا جانمان آن که پای طلعتش خورشید هم پا میشود سالها با عشق او سر کرده ایم و میکنیم عاشقی اینگونه با معشوق معنا میشود در جُزام غفلت از جان رسته ایم و عاقبت با مسیح فاطمه این مرده احیا میشود از غبارانیم و امیدیست ما را زین سبب، خاک راهش هرکه باشد اهل بالا میشود در بیان وصفش این تعریف هم گنجاندنیست هر که گوید یا حسن دلبند زهرا میشود http://eitaa.com/Maddahankhomein