یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی تنها نه جمعه بلکه زمان هم کلافه شد از بسکه هی ورق زده‌ام سر رسید را چشم هزار قفل قدیمی به سوی توست می‌بوسد آن نگاهِ پر از شاکلید را من مستعد عشق تو هرگز نبوده ام مهر تو نرم کرد دلم، این حدید را برخیز از حوالی امیّد و خط بزن ماضی ترین همیشه‌ی فعل بعید را چند بیتی از یک غزل https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9