برای شهید دانشمند فخری زاده
---------
فخرش همین بس ، جلوه در آئینه ها داشت
از دانش و علم و یقین گنجینه ها داشت
دل را به دریا داده بود آن مرد توفان
کابوس اسرائیل بود آن مرد میدان
سر فصلی از عشق و درایت بود آن مرد
این که همیشه با ولایت بود آن مرد
پا در حریم آسمان بگذاشت یاران
علم و عمل در او تبلور داشت یاران
اعمال او فاخرترین ها بود آری
بر محور علم و یقین ها بود آری
گلخانه ی اندیشه اش بوی خدا داشت
دیباچه ای از آسمانِ دلربا داشت
گلعطر طبع او ز یاس رازقی بود
طبعی که سرشار از امید و عاشقی بود
ایمان شکوه دیگری از او نشان داد
تصویر او را در نگاه آسمان داد
حق در طریق بندگی ها و سجودش
شهد شهادت ریخت در کام وجودش
ایران اسلامی کند فخر از چنین مرد
مردی که با خود آفتاب و عشق آورد
در اعتلای میهنش کوشید آری
یعنی زلال از چشمه ها جوشید آری
تا در مسیر حق بماند چون شهیدان
پیراهنی از جنس حق پوشید آری
تا عشق حق را در دل و جانش نشاند
او جام ها از عاشقی نوشید آری
دانی چرا تابنده گردیده چنان ماه
زد خیمه در آئینه ی خورشید آری
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9