1.48M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
غزل آئینی مکتب در من شروع قصه از آغوش مادر بود آغوش او چون مکتب و مادر، پیمبر بود گاهی الفبای ادب درس کلاسش بود گاهی کلاسش مثل قران غنچه پرور بود لالایی مادر مرا بیدارتر می‌کرد لالایی مادر برایم حکم منبر بود باغ وجودش بوی خوب یاسمین می داد از بس که مادر عاشق گلهای حیدر بود در صندوق دل مادرم کلی جواهر داشت آرایه‌های اشک مادر درّ و گوهر بود اما برایم بهترین میراث از مادر فخر کنیزی بر درِ بانوی کوثر بود https://eitaa.com/Maddahankhomein