به خاک پای مولا علی (ع) ای علی ، ای در نگاهت نور عشق ای حریم نور بخشت طور عشق ای ز چشمت جوشش دریا خجل وی ز خشمت تندر صحرا خجل ای عطوفت جرعه نوش دست تو وی لطافت جلوه گر از هست تو ای فتوّت شمّه ای از ذات تو وی اصالت بی قرار و مات تو ما بیابان گرد چشمان توییم راهپویان گلستان توییم خار ، امّا با تو چون گل می شویم ارغوانی مثل سنبل می شویم شوق بوید عطر سیمای تو را عشق می بوسد کف پای تو را ای محبت مست چشمانت علی مِهر سیر از سُفره ی نانت علی از نگاهت مِهر هستی می دمد دست تو بوی محبت می دهد شهر از نام تو تا پُر می شود سنگفرش کوچه ها دُرّ می شود عشق با تو نغمه ی یا هو زده پشت بیت کوچکت زانو زده ای نمازت آبروی هر نماز تو خدا را لمس کردی در نماز ای عبادت محو سوز و ساز تو اُنس دارد آسمان با راز تو آسمان گفتم درخشیدی علی از کران عشق تابیدی علی ای طراوت بخش روی یاس ها با تو دارد آسمان احساس ها ای ز بالا آمده ، وقت عبور از تو دارد خاک احساس غرور تا ترنّم از لبانت می چکد نام محبوب از دهانت می چکد گوشه ای از چشم تو شد آسمان ذَرّه ای از نور حُسنت کهکشان ای وجودت چلچراغ سرنوشت آفریدند از گل رویت بهشت ای اسیر دام مِهرت جان ما روشن از صبح سپهرت جان ما هستی عالم ز بود و هست توست گردش هفت آسمان در دست توست ای محمّد شاد از دیدار تو عشق را حَبلُ الْمَتین دستار تو سینه ام شد آفتاب منجلی تا علی گفتم ، علی گفتم علی غنچه ی خورشید اینجا باز شد مکتب شیعه ز تو آغاز شد شیعه این آئینه دار عدل و داد شیعه این فرزند شمشیر و جهاد عشق می داند مرام شیعه چیست یا که تأثیر کلام شیعه چیست شیعه خورشید همیشه روشن است شیعه عطر جاری هر گلشن است شیعه پیوند میان نور و عشق تاب خورده در سماع شور و عشق نور داده حق تعالا شیعه را با تو بشناسند مولا شیعه را شوری افکن ، نام دل بردیم ما از نمکدانت نمک خوردیم ما دل فقط از عشق تو دل می شود دل بدون مِهر تو گِل می شود در حریم دل اگر عشق تو بود می توان دل را به سمت حق گشود ای خدا را آیت عظما علی حق تجلّی در تو دارد یا علی یا علی ای شمع راه عارفان زادگاهت قبله گاه عارفان ای صفا و مروه و مشعر علی قبله گاه هر خدا باور علی یا علی آگاهم آن که کعبه چیست کعبه بی حُبّ تو غیر از خشت نیست کعبه با مِهر تو دارد اصل خویش نام تو بگذاشت در سر فصل خویش oo محمود تاری "یاسر" https://eitaa.com/Maddahankhomein