بسم الله الرحمن الرحیم کبوترانه زند در هوای تو پرو بال دلی که جز تو ندارد دراین جهان آمال حریم سبز تو آبی تر از هوای بهشت بدون حسرت گندم بدون سیبی کال مرا به صحن طلایی بخوان که پاک کنم میان باغ بهشتت ز دل غبار ملال همیشه شوق وصال تو می‌کشد دل را بسوی کعبه ی امید و اسوه های کمال شبیه ذره دلم می‌کشد به جانب نور الا که شمس شموسی و جلوه ی اِجلال به غیر عشق تو در خاطرم خیالی نیست همیشه مست طواف توأم به لطف خیال دخیل پنجره فولاد میشوم از دور بشوق اینکه رسانی مرا به کوی وصال قنوت بسته ام و هرقیام من عشق است بخوان به سمت خودت یا محول الاحوال سلام می دهم از دور و می کند پرواز بسویتان دلی از شور عشق مالامال بیا به خواب من ای هشتمین ستاره ی بخت بتاب در شبم ای آیه آیه ی اقبال تویی ضمانت بانو به روز رستاخیز بگیر دست من عاشقِ پریشان حال @Maddahankhomein