#شب_نهم #تاسوعا
#حضرتابالفضل_ع
#دم #تک_ضرب #سه_ضرب
من بر ام البنین،نور دو عینم
عباس فدایی،راه حسینم
گل ولایم
من جانفدایم
حسین فاطمه،جانم فدایت...
در کربلا منم،ساقی عطشان
در بین خیمه ها،سقای طفلان
من بی قرینم
شور آفرینم
حسین فاطمه،جانم فدایت...
در کربلای خون،علمدارم من
در لشکر حسین،سپهدارم من
یارش عباسم
بر او حساسم
حسین فاطمه،جانم فدایت...
دیدم به چشم خود،رنج و بلایش
شنیدم العطش،از خیمه هایش
طفلان عطشان
با چشم گریان
حسین فاطمه،جانم فدایت...
رفتم آب آورم،از بهر طفلان
وقت برگشتنم،با دست شیطان
دستم جدا شد
فرقم دو تا شد
حسین فاطمه،جانم فدایت...
با ادرک اخایم،زدم صدایش
تا نزد او کنم،جانم فدایش
سالار و سرور
بیا برادر
حسین فاطمه،جانم فدایت...
تا دید غرقه به خون،پیکرم حسین
با چشم تر نشست،در برم حسین
صبر او کم شد
قامتش خم شد
حسین فاطمه،جانم فدایت...
با عمود آهن،زمین فتادم
کنار علقمه،تشنه جان دادم
افتادم از پا
جانم شد فدا
حسین فاطمه،جانم فدایت...
✍حاج رضا یعقوبیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein