-------------«•💚•»------------- - - چندنفربودیم، غروب‌که‌احمد‌کارش‌تموم‌میشد باهم‌میزدیم‌بیرون . ‌. .🛵؛ می‌رفتیم‌روستا‌های‌اطراف‌موتورسواری، گاهی‌هم‌میرفتیم‌قبرستان‌شهر؛ نوبتی‌توی‌قبرهای‌آماده‌‌می‌خوابیدیم ..🙋🏻‍♂ تاریك‌بودوَوحشتناك .. ‌ احمدمیگفت: بخوابیم‌تا‌عادت‌کنیم .. :)🥀 🌱 - - -------------«•💚•»------------- 🚛⃟📗¦⇢ ♡:) :) •┈┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈┈• ‌{ســـࢪبازاݩ گمݩــامـ ³¹³ } @Saarbazangomnam313 •┈┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈┈