حاصل عمرم سه سخن بیش نیست خام بدم، پخته شدم، سوختم ---------------------------------------------- 🔸حدیث معروفی است که علم سه پله و سه مرحله دارد. انسان همینکه به مرحله اول آن می‌رسد مغرور می‌شود و تکبر می‌کند، معلوماتش در نظرش جلوه می‌کند، خود را از همه چیز و همه کس برتر و بالاتر می‌بیند. این مرحله مرحله علم‌بینی و خودبینی است. تا به مرحله دوم می‌رسد. در این مرحله بر معلوماتش افزوده می‌شود، عظمت خلقت و آفرینش در برابرش نمودار می‌شود، خود را و معلومات خود را در برابر دستگاه عظیم آفرینش کوچک می‌بیند و حالت تواضع در او پیدا می‌شود. این مرحله مرحله واقع‌بینی و جهان‌بینی است، از علم‌بینی به جهان‌بینی می‌رسد، به جای آنکه به معلومات خود نظر افکند به جهان نظر می‌کند و با آن معلومات جهان را اندازه می‌گیرد. تا آنکه قدم به مرحله سوم می‌گذارد. در این مرحله می‌فهمد که هیچ چیز نمی‌داند. عَلِمَ اَنَّهُ لا یعْلَمُ شَیئآ.این مرحله مرحله بهت و حیرت است. در این مرحله همین‌قدر می‌فهمد که مقیاسهای فکری و متر و شاقولهای فکری که او در کیسه فکر خود تهیه کرده کوچکتر و نارساتر از این است که بتواند جهان عظیم را با آنها متر کند و اندازه بگیرد. می‌داند و می‌فهمد که مقیاسهای علم و فکر او برای یک محیط محدود زندگی خودش فقط صحیح است به کار برده شود نه بیشتر. 🔹مولوی ،این مرد عارف، دوره سلوک روحانی و عقلانی خود را مجموعآ در سه مرحله خلاصه کرده: دوره خامی، دوره پختگی، دوره سوختگی. دوره خامی و غرور و تکبر و علم‌بینی را بسیاری دارند، ولی آیا کسی به دوره پختگی و به دوره سوختگی برسد مطلب دیگری است. @rahighemakhtoom