مهدیاران | mahdiaran
📌 روز ظهور... 💡 شهر برای جشن آذین بسته‌ شده بود. با خوشحالی بین جمعیت حاضر در مراسم جشن قدم می‌زد و
📌 امام تنها... 🧡 تو میدون اصلی شهر که محل برگزاری جشن ولادت حضرت ولی‌عصر بود، گوشه‌ای نشسته بود و آسمون رو تماشا می‌کرد. گفتم: حالت خوبه؟ سرشو پایین آورد و اشک چشماش روی گونه‌هاش سرازیر شد. تو چشمام زل زد و گفت: چطور خوب باشم وقتی شب تولدش هم تنهاست... ✍️ He was sitting in the main square of the city where Imam Mahdi's birth anniversary was being celebrated. While he was looking at the sky, I asked him if he felt alright. He brought his head down and his tears rolled down from his cheeks. He then stared at me and said: How can I feel well when Imam Mahdi (PBUH) is alone even on his birthday?! 📖 ۴ ؛ ویژه ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran