منتظران •مَــہدے‌فــٰاطِـمـہ•
با یك عده طلبه آمدند قم ؛ همه شهید شدند الا محسن ؛ خواب امام‌ حسین(ع) را دیده بود . آقا بهش گفته بود کارهات رو بکن این بار دیگه بار آخره ؛ یك سر بند داده بود به یکی از رفقاش ، گفته بود شهید که شدم ببندیدنش به سینه‌ام آخه ازآقا خواستم بی‌ سر شهید شم ؛ با چندتا از فرماندهان رفته بود توی دیدگاه . گلوله صدوبیست خورده بود وسطشون ؛ جنازه‌اش که آمد ، سر نداشت سربند رو بستیم به سینه‌اش ، روی سربند نوشته بود أنا زائر الحسین :) ‌- شهید محسن‌ درودی♥︎🌱