یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند: «با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.» می گفت: «مگه با یک دست نجنگید؟ 💔 عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود. بهش مأموریت داده بود گردان علیه السلام رو از محاصره دشمن نجات بده با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت. لحظه های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود: « مگه مولایم در لحظه آب آشامید که من بیاشامم.» شهید که شد هم بود هم . 💔 📙برگرفته از کتاب راهیان علقمه ✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨ ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨ https://eitaa.com/joinchat/3999924353C4d5bf86db8