#داستانک💫🦋❣
وصیت پدر
✍پدری هنگام مرگ به فرزندش گفت: فرزندم! تو را سه وصیت میکنم. امیدوارم به آنها توجه کنی.
اول اینکه اگر خواستی ملکی را بفروشی، ابتدا دستی به سر و روی آن بکش و سپس آن را بفروش.
دوم اینکه اگر خواستی قمار بازی کنی، با بزرگترین قمار باز شهر بازی کن.
و سوم اینکه اگر خواستی سیگار کشیدن را شروع کنی، با آدم بزرگسال شروع کن، نه با همسن و سال خودت.
مدتی پس از مرگ پدر، پسر تصمیم گرفت خانه پدری اش را بفروشد.
پس طبق وصیت پدر، آن ملک را سر و سامان داد. پس از اتمام کار دید که خانه بسیار زیبا شده و حیف است که آن را بفروشد پس منصرف شد.
روزی از روزها تصمیم گرفت قمار بازی کند. بعد از پرس و جوی فراوان بالاخره بزرگترین قمارباز شهر را پیدا کرد. دید که او در خرابه ای زندگی می کند. علتش را پرسید. قمارباز گفت: همه ی دار و ندارم را در قمار باختم.
پس تصمیم گرفت قمارباز نشود.
وقتی هم که می خواست سیگار کشیدن را همراه یک مرد پنجاه ساله شروع کند، دید که آن مرد با اینکه میانسال بود اما به نظر خیلی شکسته و بیمار به نظر میامد. علتش را که پرسید فهمید به خاطر دود سیگار و مضرات آن است.
پس از سیگار کشیدن هم منصرف شد و به عمق وصیت پدرش پی برد. همان وقت خدا را شکر کرد و برای پدرش طلب رحمت و مغفرت کرد.
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem