انتقاد از تخریب پناهیان پرویز امینی، تحلیل‌گر مسائل سیاسی در یادداشتی در رابطه با تخریب پناهیان نوشت: از اولین آشنایی‌ام با جناب پناهیان به عنوان یک مخاطب دانشجو، بیش از بیست سال می‌گذرد. برای نسل ما پناهیان یک روحانی خوش‌فکر، خوش‌ذوق و نوآور در طرح مباحث دینی و خوش‌مشرب در ارتباط با نوجوانان و جوانان بود... پناهیان البته گفتارها و دیدگاه‌های قابل نقد نیز کم نداشته و بارها با صراحت و شفافیت نقد شده است. اما نقد پناهیان کجا و به غارت بردن حیثیت و آبرویش و لجن مال کردن شخصیتش کجا؟ نقد گفتارهایش کجا و او را همپیاله سرمایه‌داران، اشرافی، رفاه‌زده و حتی با مفسدی مانند طبری هم ردیف قرار دادن کجا؟ نقد دیدگاه‌های او در اقتصاد و عدالت کجا و تنگ کردن عرصه بر او و خانواده‌اش با فشار افکار عمومی کجا؟ مخالفت با رأی و نظر سیاسی یا فهم دینی او کجا و رساندن فردی مثل پناهیان که دارای مناعت طبع و عزت نفس شخصیتی است به جایی که برای رفع اتهام از خود و خانواده‌اش مجبور به طرح جزئیات زندگی خصوصی تا ویلچری‌شدن فرزندش و تحقیری که پشت تلفن از سوی کسی متحمل شده است... کجا؟ نقد نظر او درباره پایان عدالت خواهی کجا و رساندن او به نقطه‌ای از نظر روحی و روانی که احساس کند همفکران و همسلکان و مخاطبانش نیز تحت تأثیر فضای ساخته شده درباره اش به تردید افتاده‌اند یا اکاذیب دیگران را باور کرده‌اند کجا؟ پناهیان‌ها را نقد کنیم یا حتی نفی کنیم، غارت نکنیم! اگر خواستیم غارت کنیم جانشان را بستانیم یا مالشان را غارت کنیم. آنها با از دست دادن جان یا با از دست دادن مال زخم نمی‌خورند.