*💚روز اول فروردین همین امسال برنامه سمت خدارو تماشا می کردم آقای قرائتی میهمان اون روز بودن تعریف می کردن ؛* نیمه شعبانی من مدینه بودم برای عمره. فندق الدخیل، سمت راست قبرستان بقیع، پایینش مغازه است. رویش غذاخوری است. از طبقه دوم به بالا هم مسافرها! چندین کاروان جا دارد. پانزده ـ شانزده طبقه است. رفتم طبقه‌ دوم روی پاساژ غذا بخورم، یک مرتبه متوجه شدم نیمه شعبان مگر برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) نیست؟ پیش خودم گفتم: قرائتی یک کاری کن! چه کنم؟ برو همین مغازه‌ پایین، چند تا پیراهن، زیر پیراهنی بخر. برو پیش آشپزها، بگو: شما آشپز هستید. در هوای مدینه‌ داغ پای دیگ داغ، یک عیدی به شما بدهم. نفری یک پیراهن به این آشپزها بده! خوب که طراحی کردم خواستم بلند شوم، متوجه شدم که پول ندارم. پولم تمام شده بود. حال من گرفته شد که چرا من پول ندارم نیمه شعبان یک کاری برای آقا بکنم؟ غذا خوردم. چند دقیقه‌ای، بیست دقیقه شد یا نشد نمی‌دانم. یک کسی آمد کنار من نشست گفت: حاج آقا، آشپزها می‌آیند از شما تشکر کنند، هیچی نگو. نگاهشان کن. گفتم: آشپزها از من برای چه تشکر کنند؟ گفت: من آن طرف نشسته بودم غذا می‌خوردم، به دلم برات شد که بروم مغازه‌های پایین، چند تا پیراهن و زیر پیراهنی بخرم و نزد آشپزها بروم و بگویم: عیدی نیمه شعبان است. منتهی اگر بگویم من عیدی دادم، کسی لذت نمی‌برد. بگویم قرائتی داده اینها بیشتر خوشحال می‌شوند. من به نیت تو این کار را کردم که اینها بیشتر خوشحال شوند. من به قصد تو این کار را کردم. حالا می‌آیند و می‌گویند: تشکر. نگو: چه پیراهنی، چه زیر پیراهنی، من خیط می‌شوم. من ماندم گفتم: یا حجت بن الحسن، تو چه کسی هستی؟!😔🥺🥺 *💚کافیه ما هم نیت کنیم که برای مولا قدمی برداریم ...* نیت کن برای فرج مولا کاری بکنی... اللّٰھُم‌؏ـجل‌لولیڪ‌الفرج شماࢪش مـ؏ـڪوس تاظھوࢪ @fatemiioon_news